امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

دردونه ی مامان

از شیرگرفتن امیرحسین

سلام مامانی عزیز دلم الهی، مامان می دونم خیلی اذیت شدی ولی چاره ای نبود دیگه دوسالت شده واسه خودت مردی شدی مجبور بودم از شیر بگیرمت آخیه پسر کوچولوم خیلی اذیت شدی مخصوصا شبها تا صبح بغل مامانی بودی و گریه می کردی یه هفته شد تا به شیر نخوردن عادت کردی اما عوضش الان دیگه من راحت شدم دیگه مجبور نیستم شبها برای شیر دادن بهت دوسه بار از خواب بیدار بشم توهم دیگه توی  شب بیدار نمی شی الهی قربون پسر گلم بشم
30 ارديبهشت 1393

روز زن

سلام امسال بابایی برا روز زن برای مامان زهرا یه کادو قشنگ خرید یه گوشواره ببینید:   تازه یه سرویس قابلمه هم براش خریده من هم وقتی بزرگ شدم کادوهای خوشگل برا مامان جونم می خرم. ...
14 ارديبهشت 1393

تولد دو سالگی امیرحسین

وزن:11kg                 قد:88cm            دور سر:50cm سلام تولد تولد تولدت مبارک ما امسال دو بار برای امیرحسین جشن تولد گرفتیم یه بار با خانواده بابایی و یه بارهم با خانواده مامانی اول عکس های تولد با خانواده مامانی رو ببینید که شب تولد امیرحسین یعنی 93/2/2بود.     خوب حالا جشن تولد با خانواده بابایی که شب بعد تولد یعنی 93/2/3 بود.   ...
14 ارديبهشت 1393

دوک در عید93

سلام دوک یه روستای قشنگ و با صفا بالای شهر اردستانه ما تو عید رفتیم دوک و سد قشنگ اونجا رو دیدیم.    
27 فروردين 1393

سیزده بدر93

سلام امسال سیزده بدر چون مامان جون رفته بود سفر جنوب زیاد بهمون خوش نگذشت اما بااین حال بد هم نبود با بابایی و دایی علی رفتیم سیانک ناهار خوردیم.         ...
27 فروردين 1393

عید نوروز93

عید اومده دوباره شادی و خنده لفطا نشه فراموش عیدی بنده لفطا نشه فراموش عیدی بنده    امیرحسین در عید ٩٢   این هم سفره هفت سین مامان زهرا که تو بیمارستان پهن کرده با ماهی مخصوص بیمارستان.     ...
7 فروردين 1393

شنبه بدر

سلام ما شنبه بدر رفتیم امامزاده سید علاالدین با مامان جون عذرا و مامان سادات عمه مهدیه وعمه مریم و خاله فرشته خیلی خوش گذشت.   ...
3 فروردين 1393